نوروزتان پیروز
سلام دوستان خوبم
سال نو رو به همه ی شما عزیزان و دوستان مهربونم تبریک می گم .
امیدوارم سال نو سالی سرشار از آزادی آرزوها , سربلندیها باشد.
به امید روزی که برگردیم و دستان تک به تک شما دوستان رو از نزدیک بفشارم و ببوسم.
از همه ی دوستانی که محبت کردند و منو یاری کردند و سربلندم کردند تشکر میکنم و اگر همدلی و درک آنان نبود شاید بیشتر از این خط می خوردم.
از دخترم " باران "
سایه
سارای
نازنین
نارنج
هاشم
شیما
پژمان
وصال
یک داداشی از جنس کولیان
و دوستانی که به هر نحوی به من سر زدند، ممنونم.
دست های ات را با نفس ات گرم کن ...و برخیز ..رو به خورشید چشم بدوز ... و بخوان : سراومد زمستون شکفته بهارون گل سرخ خورشید باز اومد و........ جای تموم پاکان خالی ... کاش ...! هنوز رد اشک بر گونه های ام گواه زنده بودن ام هست ...
وای پدر
باران هنوز لا بشرط میباره
باران توهم
چه کنم با این دل بی قرار؟ نمیدانم....................
تا نیاز نان به چشم ادمی می جوشد از بی داد
ای بهار نامبارک
مقدم ات نا شاد باد
من کدامین دست ها را بفشرم با شوق
تا بگویم :
عیدتان اینک مبارک باد؟
وقتی صدایت نیست.....
اری پدر/
باران/
دلتنگی عجیب/
این بغضض کهنه ی ناسور/
وای /
آخر چه گویمت؟/
ای نازنین پدر؟.....
سلام.. وبلاگ قشنگی داری.. موفق باشی...
به امید ان روز...
سلام
منم سال نو رو به شما تبریک میگم.
امیدوارم سالی سر شار از شادی در انتظارتون باشه.
سلام بابا
چرا آپ نمیکنی
من که میدونم تموم شده نوشتن سفرنامه
بس چرا به روز نمیکنی؟
امروز جمعه ست
جمعه ی من و تو که گفتنی نیست
باریدنیه
من دلهره دارم بابا
و اندوه
..............................
ابر استخوان در گلو را
کی فرمان بارش خواهد بود ؟
- قسمتی از یک شعر -