آبی تر از خسته

شعرستان

آبی تر از خسته

شعرستان

نوروزتان پیروز

سلام دوستان خوبم

سال نو رو به همه ی شما عزیزان و دوستان مهربونم تبریک می گم .

امیدوارم سال نو سالی سرشار از آزادی آرزوها , سربلندیها باشد.

به امید روزی که برگردیم و دستان تک به تک شما دوستان رو از نزدیک بفشارم و ببوسم.

از همه ی دوستانی که محبت کردند و منو یاری کردند و سربلندم کردند تشکر میکنم و اگر همدلی و درک آنان نبود شاید بیشتر از این خط می خوردم.

 

از دخترم " باران "

سایه

سارای

نازنین

نارنج

هاشم

شیما

پژمان

وصال

یک داداشی از جنس کولیان

 

و دوستانی که به هر نحوی  به من سر زدند، ممنونم.

نظرات 8 + ارسال نظر
یه داداشی از جنس کولیان شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:27 ب.ظ http://dadashikoli.persianblog.com

دست های ات را با نفس ات گرم کن ...و برخیز ..رو به خورشید چشم بدوز ... و بخوان : سراومد زمستون شکفته بهارون گل سرخ خورشید باز اومد و........ جای تموم پاکان خالی ... کاش ...! هنوز رد اشک بر گونه های ام گواه زنده بودن ام هست ...

باران یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:51 ق.ظ http://yadegaredoost.anzaliblog.com

وای پدر
باران هنوز لا بشرط میباره
باران توهم
چه کنم با این دل بی قرار؟ نمیدانم....................

یه داداشی از جنس کولیان یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:22 ب.ظ http://dadashikoli.persianblog.com

تا نیاز نان به چشم ادمی می جوشد از بی داد
ای بهار نامبارک
مقدم ات نا شاد باد
من کدامین دست ها را بفشرم با شوق
تا بگویم :
عیدتان اینک مبارک باد؟

باران پنج‌شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 04:21 ق.ظ http://yadegaredoost.anzaliblog.com

وقتی صدایت نیست.....
اری پدر/
باران/
دلتنگی عجیب/
این بغضض کهنه ی ناسور/
وای /
آخر چه گویمت؟/
ای نازنین پدر؟.....

دیالوگ جمعه 10 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 02:41 ب.ظ http://www.diyalog.blogfa.com

سلام.. وبلاگ قشنگی داری.. موفق باشی...
به امید ‌ان روز...

سارای سه‌شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 03:14 ب.ظ http://saray2.blogfa.com

سلام
منم سال نو رو به شما تبریک میگم.
امیدوارم سالی سر شار از شادی در انتظارتون باشه.

باران جمعه 17 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 06:51 ب.ظ http://yadegaredoost.anzaliblog.com

سلام بابا
چرا آپ نمیکنی
من که میدونم تموم شده نوشتن سفرنامه
بس چرا به روز نمیکنی؟
امروز جمعه ست
جمعه ی من و تو که گفتنی نیست
باریدنیه
من دلهره دارم بابا
و اندوه
..............................

یه داداشی از جنس کولیان شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:28 ق.ظ http://dadashikoli.persianblog.com

ابر استخوان در گلو را
کی فرمان بارش خواهد بود ؟
- قسمتی از یک شعر -

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد